Wednesday, November 21, 2007

143


نبوت -11
دیاری هه ینی - 143

صفات پیامبران
از آنچه تا کنون درباره پیامبران بحث شده می توان توضیح داد که رسول کیست؟

الف) فرستاده ای از بندگان خداوند است که بوسیله وحی خداوند او را انتخاب کرده است.
ب) شریعت و احکام خداوند را به مردم می رساند و تبلیغ می کند.
ج) وظیفه اش ، دعوت به سوی الله تعالی و عمل صالح با بهترین اسلوب و روش از جانب خداوند حکیم است.
د)تویش معجزات و خرق عادات که خداوند به او داده ، پشتیبانی شده تا او را راستگو بپندارند.
هـ) الگوی نیکویی است که در عمل و کردار و گفتار به او تأسی می شود.
و) او فرمانده و مدبر امور جامعه و امت خود می باشد و سیاست دینی و دنیوی را در دست دارد.

با ملاحظه نمودن این امور به این نتیجه می رسیم که پیامبران باید صفات اساسی و منحصر بفرد را داشته باشند. صفاتی از قبیل صحت عقل ، راستگویی ، امانتداری ، عصمت ، سلامت بدن و قوت روحی و ... که بطور خلاصه بدان می پردازیم:


1. زرنگی و استعداد حمل امانت

این رساله علمی و وظیفه تربیت مردم و فرماندهی سیاسی جامعه ، نیازمند وجود صفت استعداد و توانایی برای حمل این رساله می باشد. و این استعداد در تمام پیامبران وجود داشته و در روزگار خود سرآمد تمام مردم بوده اند. تمام زندگی پیامبر نشانه زرنگی و وجود نوعی استعداد خاص و درونی بوده است مثل ( طه/114) : پیش از آنکه وحی قرآن به پایان برسد ، در آن عجله نکن و آیه ها تند تند تکرار نکن. حضرت ابراهیم نیز به بهترین شکل با نمرود مبارزه کرد و برتری یافت ( انعام/83 ) .

2. عصمت

اگر اسوه حسنه و الگوی مناسب ، پیامبران باشند ؛ پس باید در زندگی ، پاک و به دور از هر عیب و نقصی باشند. چون آدمی که بدنبال سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت است ، وقتی در الگوی خود آنرا مشاده می کند که او بهترین نمونه و الگو باشد و فاقد هر نوع نقص و عیبی باشد. « ( احزاب/21)
آیه زیر بیانگر عصمت پیامبر (ص) می باشد. ( فتح/2) بخشیدن گناه گذشته یعنی عفو و بخشش و اما بخشش خطاهای آینده یعنی اینکه او را حمایت و حفظ می کند تا در آینده به خطا گرفتار نشود و تحت مراقبت الله تعالی محفوظ بماند و این معنای عصمت است.

الله اکبر و لله الحمد

Tuesday, November 20, 2007

link 1

kamalEnglish

Monday, November 19, 2007

Diyari-140

دیاری هه ینی 140
نبوت - 8

نیاز مردم به پیامبران
در نکات زیر نیازمندی مردم به پیامبران را می توان مشاهده نمود:
1. اصلاح جامعه و فرد فرد آن
برای اصلاح فرد و جامعه ، نیاز به وجود مصلحی هست که مردم از او بعنوان الگو پیروی کنند. فردی که تمام صفت رهبری و الگوی حسنه را داشته و باشد از گناهان بدور باشد. و می دانیم که این صفات فقط در پیامبران موجود است. و خداوند پیامبران را برگزید تا بعنوان معصوم و الگوی نیگو از آنها الگو برداری نمایند. پیامبرانی که حاصل مشعل نور و هدایت بودند و تمدن بشری را ارتقاء دادند. ( انعام/90-89) : آنان کسانی هستند که کتاب و حکمت و نبوت بدیشان داده ایم. اگر نسبت بدانها کفر ورزند ما کسانی را عهده دار آن سه چیز می سازیم که نسبت بدان کفر نمی ورزند. آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده ، پس از هدایت ایشان پیروی کن و بگو من پاداشی نمی خواهم. این قران چیزی جز یادآوری و اندرز برای جهانیان نیست.

2. کسب فضایل و کمالات
انسان به تنهایی نمی تواند تمام خیرات و کمالات انسانی و فضایل اخلاقی را بدست بیاورد. چون خودخواهی ، هوای نفسانی ، غرایز و شهوات ، بشر را از رسیدن به خیر و نیکی و حقیقت باز می دارد. باطل ، بدی و شرارت ، پیش چشمانش مزین می گردد. باطل را حقیقت و حقیقت را باطل می پندارد ، ظلم را عدل و عدل را ظلم می بیند. بهمین خاطر خداوند ، پیامبران را فرستاد تا عدل برپای دارند و به خیر و نیکی دستور دهند و برای خداوند واحد عبادت نمایند. (حدید/25) : ما پیغمبران خود را همراه با دلایل متقن و معجزات روشن روانه کرده ایم و با آنان کتابها و موازین نازل کرده ایم تا مردمان داد گرانه رفتار کنند.

3. حجت و دلیل
خداوند سبحان ، مردم را آفرید تا آنها را آزمایش کند که چه کسی بهتر عمل می کند. اگر خداوند پیامبرانی را بعنوان مبشر و منذر نمی فرستاد ، مردم در روز قیامت عذر و بهانه می آوردند و دلیل انجام جنایات و کفر و معاصی در دنیا را در دست داشتند و می گفتند. رسولی که نبود ما را آگاه کند و بترساند و ما را از این روز که هر فردی از پدر و مادر و فرزندان و همسرش فرار می کند و نمی خواهد کسی را ببیند. و می گویند کسی نبود تا راه خیر و نیکی و فضایل و اعمال صالح را به ما نشان دهد (نساء/165) : ما پیامبران را فرستادیم تا مژده رسان و بیم دهنده باشند و بعد از آمدن پیغمبران حجت و دلیلی بر مردمان باقی نماند ( و نگویند که اگر پیامبرانی به سوی ما می فرستادی ، ایمان می آوردیم و راه طاعت بر می گزیدیم ) و خدا چیره دست است.

4. درک غیبیات
بسیاری از حقایق علمی وجود دارد که مردم در زندگی خود و در اصلاح نفس و سلوکشان از آنها بی نیاز نیستند. حقایقی که جز بوسیله رابط بین مردمان و الله تعالی بدست نمی آیند ، مانند غیبیات از قبیل روز قیامت ، بهشت ، جهنم و... . اگر این پیامبران وجود نداشتند ، این حقایق در پشت پرده ابهام باقی می ماندند و مردم یا در غرقاب مادیات می ماندند و یا گرفتار خرافات و اساطیر عجیب و غریب درباره غیبیات می شدند.
الله اکبر و لله الحمد

نبوت -9
دیاری هه ینی - 141


مزایای دعوت انبیاء
1. ربّانی بودن رسالت
اولین امتیاز مربوط به عقیده آنهاست. چون این عقیده برگرفته از ذکاوت و تأمل آنها بر وضعیت موجود نیست و یا از احساس درونی آنها و دل نازک و یا از تجارب وسیعشان و حکمت و کاردانی آنها نمی باشد. بلکه مصدر و منبع رسالت پیامبران که برای آن انتخاب شده اند ، وحی آسمانی است و قطعاً با حکما ، فلاسفه و اندیشمندان جوامع مختلف تفاوت دارد. چون آنها تربیت یافته محیط خود هستند و به عنوان رد فعل جامعه خود به داشتن باور خاص و یا انجام عملی که برخاسته از جامعه خود می باشد ، مجبور شده اند. ( یونس/16).
پیامبران متاثر از عوامل درونی و یا وضعیت و جو محیط نمی شوند. درباره حضرت محمد(ص) می فرماید: ( نجم/4-3 ) : پیامبر از روی هوس حرف نمی زند و هر چه می گوید وحی است که به او القا شده است.
این امر بزرگترین علامت و نشانه امتیاز پیامبران بر بزرگان و اندیشمندانی است که پیام و نظریه هایشان زاده محیط و فرهنگ و آداب و رسوم جامعه و پاره ای از مشکلات جسمی- روحی خود آنهاست. دعوت انبیا ربانی و آسمانی است.

2. دعوت خالصانه برای خداوند سبحان
اهداف و مقاصد شخصی در دعوت انبیا جایگاهی نداشته و اجر و پاداش فردی را از کسی نخواسته اند. بلکه هدفشان کسب رضایت خداوند است و ثواب و اجرشان را نیز تنها از خدا خواسته اند. (هود/51) : ای قوم من ، از شما پاداشی نمی خواهم. پاداش من را کسی می دهد که من را خلق کر ده است.
همین دو خصلت باعث متأثر گشتن افراد منصف به رسالت آنها بوده است.
3. سادگی دعوت و عدم تکلّف
سادگی رمز موفقیت دعوت انبیاست. هیچگاه چیزی را نگفته اند که مردم آن را نفهمند و یا مربوط به خواص مردم باشد. ما در عصر کنونی می بینیم که نظریات مختلف سیاسی و اجتماعی وجود دارند که مردم عادی یارای فهم آن را ندارند. چقدر نظریه پردازانی مشهور شده اند ، درحالیکه کلامشان جز پیچیدگی چیز دیگری در آن نیست. سبک کلامی و فلاسفه قدیم و جدید، دردی را دوا نکرده و حقیقتی را بازگو نکرده است. بلکه هر حقیقتی هم که هست ، نزد کلام آسمانی و در دستورات انبیا وجود دارد ؛ آنهم بدون هیچ نوع سختی و پیچیدگی. قرآن این حقیقت را بازگو می کند :
روش کاری پیامبر : ( ص/86) : من از سخت گیران نیستم.
شیوه گفتار و مجادله : (نحل/125) : با حکمت و نصیحت خوب مردم را به راه خدایت دعوت کن و آنطور که شایسته است با آنها بحث و گفتگو کن.

4. هدف مشخص و معلوم
( یوسف/108) : بگو این راه من است که مردم را با آگاهی به سوی خدا می خوانم و پیروان من هم ( چنین می باشند). پیامبر می فرماید شما را بر راه روشن و آشکار قرار داده و ترک نموده ام که شب و تاریکی آن نیز مانند روزش آشکار است. کسی به آن پشت نمی کند و از آن روی گردان نخواهد شد، مگر اینکه به هلاکت و نابودی خواهد رسید.

5. زهد و تقوی : برگزیدن زندگی آخرت بر زندگی دنیا
( قصص/60 ) : و آنچه که نزد خداوند است بهتر و پایدار تر است، مگر تفکر نمی کنید.
الله اکبر و لله الحمد

kamal Mowloudpouri


Diyari-139

دياري هه يني 139
نبوت-7


دنباله وظیفه پیامبران
6. اتمام حجت و ختم بهانه گیری ها


بهانه مردم مبنی بر عدم ارسال پیامبران در قیامت پیش می آید که چرا پیامبر و منذری نداشته ایم. ( طه/134) : اگر ما پیش از نزول قرآن و آمدن پیغمبر اسلام ، ایشان را با عذابی نابود می کردیم ، می گفتند خدایا ! چرا پیغمبری برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم، پیش از آنکه خوار و رسوا شویم؟

در قیامت خداوند تمام مردم را جمع خواهد کرد و هر امتی را در مقابل پیامبرش قرار می دهد تا شهادت دهد که پیامهای خدا را به آنها رسانیده است. پس بهانه و حجتی نمی ماند که پیش آورند.
(نساء/41) : چگونه خواهد بود بدانگاه که از هر ملتی ، گواهی بیاوریم و تو را نیز شاهدی بر این قوم بیاوریم؟

به همین خاطر است که منحرفین دلیلی برای رستگاری خویش نمی بینند جز اینکه داد و فغان نمایند و بر سر خود بکوبند و چنین اظهار تأسف کنند (انبیاء15-14) : می گویند وای بر ما، ما ستمگر بوده ایم. این جمله پیوسته فریاد ایشان خواهد بود تا اینکه آنها را از پا می اندازیم و هلاک می کنیم.

آن هنگام مشمولین عذاب از آنها سوال می کنند مگر برای شما منذر و رسول فرستاده نشده است؟ ( مومن/50) . مردم می گویند (ملک/9) : آری. پیغمبران بیم دهنده ای به میان ما آمدند و ما دروغگویشان نامیدیم و گفتیم : خداوند بهیچوجه چیزی را نفرستاده است و شما در گمراهی بزرگی هستید.

7. حکومت بر ملت خود و انجام کار و بر طرف نمودن نیاز جامعه
هر ملت و هر جامعه ای باید کسانی داشته باشد که به مسایل و شئون جامعه بپردازد و حکمیت و قضاوت و باقی کارها را انجام دهد. پیامبران هم که از جانب خدا برگزیده شده اند تا این فعالیت را به بهترین وجه انجام دهند. (مائده/48) : میان آنان به چیزی حکم کن که خدا بر تو نازل کرده است.
( ص/26) : ای داود ما تو را در زمین نماینده خود ساخته ایم پس در میان مردم به حق داوری کن.
پیامبران بنی اسرائیل که تعدادشان هم زیاد بود ، مطابق تورات عمل نموده و کار مردم را رهبری می کردند. پیامبر (ص) فرمود : ( کانت بنو اسرائیل تسوسهم الانبیاء. کلَما هلک نبی قام نبی) : در میان بنی اسرائیل پیامبران کارشان را رهبری می کردند و هر گاه پیامبری فوت می کرد ، دیگری می آمد و کارشان را بعهده می گرفت. ( رواه البخاری و مسلم و احمد و ابن ماجه)
پس پیامبران حکمران هستند و مردم هم پیروان آنان. « » ( نساء/80) : هر که از پیغمبر اطاعت کند ، در حقیقت از خدا اطاعت کرده است.
( نور/51) : مومنان هنگامیکه به سوی خدا و پیغمبرش فرا خوانده می شوند تا میان آنان داوری کند ، سخنشان تنها این است که می گویند : شنیدیم و اطاعت کردیم و رستگاران واقعی ایشانند.
الله اکبر و لله الحمد